به گزارش راهبرد معاصر؛ مقام معظم رهبری یک بار برای همیشه بر لغو کلیه تحریم ها تاکید کردند و این وظیفه و مسوولیت بزرگ را به تیم مذاکره کننده ایرانی محول کردند که به غیر از لغو کلیه تحریم ها به هیچ موضوعی با طرف آمریکایی و غربی تن در ندهند و به هیچ تعلیقی راضی نشوند. حال این سوال مطرح می شود چرا روی لغو تاکید است و بر کلمه یا عنوان تعلیق این همه حساسیت وجود دارد؟ غلامرضا کحلکی کارشناس سیاست خارجی و مطالعات تروریسم دراین باره تفاوت بین تعلیق و لغو، تبعات و پیامدها و محاسن هر یک را به صورت مجزا بررسی کرده است.
غلامرضا کحلکی کارشناس سیاست خارجی و مطالعات تروریسم در خصوص زوایای پیدا و پنهان برجام و ضعف های این سند بین المللی گفت: از همان ابتدای توافق و امضای برجام علی رغم اینکه دولت تلاتش کرد تا این موارد را از چشم افکار عمومی دور نگاه دارد اما براساس بندهای این توافق نامه پر واضح بود که برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام دچار ضعفهای بنیادی و راهبردی است.
وی در این باره خاطر نشان کرد: به عبارت دیگر می توان گفت برجام یک سند نیم بند بوده که اساسا تبعات مختلفی برای ما داشته است، از همان ابتدای امر مشخص بود که طرف آمریکایی به هر بهانه ای زیر آن می زند، حتی بنده و بسیاری از کارشناسان قبل از اینکه آقای ترامپ زیر برجام بزند به صراحتا به نیم بند بودن و تبعات خسارت بار آن برای ایران اشاره کرده بودیم، اما متاسفانه دولت تمایلی به نشان دادن مشکلات عمیقی برجام نداشت و با خوش بینی صرف به موضوع می نگریست.
کحلکی درباره یکی از این پیامدها توضیح داد: یکی از تبعاتی که به شدت نسبت به آن نگرانی هایی وجود داشت و هنوز ادامه دارد همین موضوع مکانیزم ماشه است یا تفاوت بین لغو یا تعلیق است، به عبارت دیگر لغو تحریم ها یعنی عدم امکان بازگشت آنها بدون هر بهانه ای به تحریم ها و یا تشدید تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران.
وی دراین باره تصریح کرد: به این دلیل می گویم بدون بهانه، چرا که غربی ها نشان دادند بدون بهانه برای هر استراتژی و هر قانون حقوقی استثناهایی از خود می تراشند که خود از آن سر در می آورند، مثلاً حق دفاع مشروع را در چارچوب عملیات دفاع پیشگیرانه تعریف می کنند، به این معنا که حتی برای معیارهای شناخته شده بین المللی حقوقی که یک تعریف واحد دارد به نفع خود و بر علیه جمهوری اسلامی ایران استثناهایی را ایجاد می کنند که بتوانند آنها را دور بزنند، از این رو مکانیزم ماشه و بحث تعلیق اساسا می تواند منافع ملی ما را به شدت تحت الشعاع قرار دهد چرا که در ایالات متحده آمریکا یک سیاست کلان در رابطه با جمهوری اسلامی ایران مورد تاکید همه سران این کشور است، یعنی سیاست تغییر رژیم جمهوری اسلامی ایران، موضوعی که با تغییر دولتها آمدن یا رفتن ترامپ، اوباما و بایدن هیچ تغییری نمی کند، فقط تفاسیر هر کدام از این دولت ها برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران با هم فرق می کند و متنوع است.
غلامرضا کحلکی کارشناس مطالعات تروریسم و سیاست خارجی دراین باره خاطر نشان کرد: از این رو قطعا نوع نگاه به برجام و تعلیق ممکن است با روی کار آمدن دولت ها و افراد تغییر پیدا کند اما سیاست کلان آنها در رابطه با جمهوری اسلامی ایران تغییر نمی کند از این رو ما نمی توانیم منافع ملی خودمان را به برداشت های گروهی و شخصی در ایالات متحده آمریکا پیوند بزنیم و به اینگونه برداشت ها در ارتباط با تعلیق تحریم ها دلخوش باشیم.
کارشناس سیاست خارجی با تاکید براینکه باید تعلیق تحریم ها به کل رد شود و فقط روی بحث لغو کلیه تحریمها صحبت کنیم گفت: تحریم ها اگر تعلیق شوند در وضعیت اقتصادی ما تاثیری ایجاد نمی کند اما اگر لغو شود و این طرح تهدید دائمی وجود نداشته باشد قطعا می توانیم برنامه های اقتصادی میان مدت و بلند مدت خود را براساس دور نمای لغو تحریم ها با مراوده با جهان ساماندهی کنیم، اما در مرحله تعلیق این منافع ملی ما را تامین نخواهد کرد، اساسا بر پایه استراتژی چماق و هویج لیبرال دموکراسی یک استراتژی قدرت هوشمند استراتژی را علیه ما به کار می گیرد، یعنی یک گام به جلو قدم برمی دارد و چماق را علم کند و در جایی دیگر گام به عمق برمی دارد و به شما هویج تعارف می کند، بنابراین می توان گفت در حال حاضر تعلیق همان هویج استراتژی هوشمند آمریکا است چرا که رویه چماق گزینه های روی میز خود را همچنان نگه داشته و مکانیزم ماشه از این دست است.